loading...
فروشگاه اینترنتی آیسان آنلاین شاپ
آیسان بازدید : 265 1392/05/05 نظرات (0)

زن و شوهر دعوا کنند …


احتمالا ساده ترین سوالی که در باره زن و شوهر‌ها مطرح می‌شود این است که چرا زن و شوهر‌ها دعوا می‌کنند؟ به عبارت دیگر عمده ترین دلایل دعوا و مشاجره   همسران چه هستند؟ همان طور که می‌دانید بسیاری از ارتباطات ما در طول حیاتمان، با افرادی رقم می‌خورد که خودمان آنها را آگاهانه انتخاب نکرده ایم. به همین دلیل لااقل در ظاهر، کاملا منطقی به نظر می‌رسد که با آنها بحث و جدل یا مشاجره داشته باشیم. افرادی مانند مادر و پدر، خواهر و برادر، همکار، مدیر، همسایه و … اما نکته جالب توجه این است که با این که همسرمان را خودمان انتخاب کرده و او را دوست داریم ، معمولا بیشترین مشاجرات را با او داریم. اما چرا؟

مشاجره بر سر خانواده‌ها، دوستان و اقوام

من با زن و شوهرهای زیادی روبرو شده ام که گمان می‌کنند وقتی بر سر دیگران با هم دعوا می‌کنند، گناهکار اصلی فردی است که موضوع اصلی دعوای آنها شده است! افردی مانند دوست همسرشان، مادر او، خواهر یا برادر او و … ! این گمان، باوری کاملا غلط است و معمولا افرادی به چنین باورهایی می‌چسبند که دوست دارند واقعیات را انکار کنند و تقصیرها را به گردن شخص ثالث بیاندازند ! متاسفانه چنین افرادی نمی‌توانند مشکل ایجاد شده را حل کنند چون به جای اصل موضوع به چیزی رجوع می‌کنند که ربطی به مشکل ندارد. این‌ها مدام می‌گویند همسرم، آدم خوبی است اما مادرش، دوستش، خواهرش، برادرش و خلاصه دیگران بد هستند. نکته مهم در این جا این است که دعواهای شما ربطی به دیگران ندارد و معمولا این همسر شماست که نمی‌تواند بین دیگران و شما، بین والدین و زندگی خانوادگی جدید، بین شما و دوستانش و … تعادل برقرار کند.

در واقع این همسر شماست که از پختگی کافی برخوردار نیست و از نظر مدیریت روابط، ضعیف است و باید تحت نظر متخصص مدیریت روابط را بیاموزد و پخته‌تر شود. البته گاهی هم یکی از طرفین از همسرش انتظارات و توقعات غیر منطقی دارد. مثلا برخی از زن و شوهرها به همدیگر می‌گویند باید دوستان و اقوام و آشنایان خود را کنار بگذارند و دیگر با آنها معاشرت نکنند که این هم کاملا غیر واقع بینانه است و به تدریج به دور شدن زن و شوهر و مشاجره می‌انجامد.

مشاجره بر سر تربیت و پرورش فرزندان
شاید تعجب کنید اما نکته مهم در تربیت و پرورش فرزندان بر می‌گردد به قبل از ازدواج! در واقع از همان ابتدا لازم است با کسی ازدواج کنید که از نظر فرهنگ و عقیده، از نظر ایدئولوژی و سلیقه شبیه به شما باشد. وگرنه، نه تنها در تربیت فرزند که در بسیاری زمینه‌ها، دچار مشکل خواهید شد. اما اگر هم با همدیگر همسو و هم عقیده و شبیه به هم نیستید و دو نوع تربیت متفاوت را می‌پسندید، اقلا این را جلوی فرزندانتان ابراز نکنید و هر طور که شده در تنهایی و بدون حضور فرزندان با هم به نتیجه و توافق برسید. چون فرزندان شما در هر سنی که باشند از اختلافات شما نهایت بهره را می‌برند تا کار خود را انجام بدهند و از زیر تربیت هر دو شما شانه خالی کنند! اگر هیچ کدام از شما همسر خود را قبول ندارد، نزد متخصص بروید و نظر تخصصی و علمی را جایگزین نظر شخصی خود کنید.

همچنین توجه داشته باشید که هرگز بر علیه همسر خود با فرزند (یا فرزندانتان) ائتلاف نکنید. این کار بشدت روابط خانوادگی و زناشویی شما را مخدوش کرده و به ارتباطات شما ضربه می‌زند و کودکان شما را هم گستاخ و غیر قابل کنترل بار می‌آورد و زمینه را برای سوء استفاده آنها فراهم می‌آورد.

دعوا به خاطر سوء رفتار یا اخلاق طرف مقابل
سوء رفتار و اخلاق همسر، عدم پایبندی او به تعهدات و قول و قرار‌ها، تمایل او به کارهای منفی و آسیب رسان مانند اعتیاد، خیانت، دروغ یا …) و مواردی از این دست، از جمله مسائلی است که لازم است قبل از ازدواج، با دقت و موشکافی و کمک گرفتن از متخصص و بزرگترهای عاقل و نیز با تحقیق و مطالعه و افزایش شناخت بررسی شوند، چون تغییر این رفتارها واقعا سخت است. متاسفانه ما عادت کرده ایم که با چشم بسته وارد ازدواج شویم و بعد که دچار مسائل جدی شدیم به دنبال راه حل برآییم یا آه و ناله سر بدهیم و خود را بدبخت قلمداد کنیم. گویی ظاهر ازدواج را بیشتر از باطن آن و بیش از تاثیری که در دراز مدت بر زندگی ما می‌گذارد، دوست داریم! بدتر از آن این که وقتی با چنین مواردی روبرو شدیم می‌خواهیم با دعوا و مشاجره، چنین مسائل عمیق و ریشه داری را که طی سالها در همسرمان ایجاد شده حل کنیم! روش درست این است که با حفظ خونسردی و آرامش، رفتار نامناسب را با حضور همسرمان بررسی کنیم، دلایل او را بشنویم و به او کمک کنیم که مشکل را زیر نظرمتخصص برطرف کند و خود نیز او را همراهی و تشویق کنیم. تنها در صورتی که همه تلاش شما بی نتیجه مانده باشید می‌توانید به جدایی فکر کنید. توجه داشته باشید که دعوا و مشاجره در چنین مواردی، جز آشفتگی بیشتر هیچ کمکی نخواهد کرد.

بحث به خاطر اختلاف نظرها و برنامه‌های آتی
هر دو نفری ممکن است اختلاف نظر و سلیقه داشته باشند. هر دو نفری ممکن است در برنامه‌ریزی‌های خود برای آینده با عدم توافق روبرو باشند. در واقع اختلاف نظر بین دو نفر طبیعی است. اما مشاجره بر سر اختلاف نظر‌ها و پافشاری بر نظر خود یا بر به کرسی نشاندن نظرات، به هیچوجه مشکلی را حل نمی‌کند. در درجه اول اگر محبت و هم فهمی بین زن و شوهر وجود داشته باشد، همین محبت و درک متقابل کمک می‌کند تا نظرات آنها به هم نزدیک شود و به جای این که زن یا شوهر بر نظر خود پافشاری کند، با کمک همدیگر به نظری برآیندی برسند که تا حدی تامین کننده خواسته هر دو باشد. یا لااقل نظری که شعورمندتر است انتخاب و حاکم شود. اگر نه، در این زمینه هم می‌توانید از متخصص کمک بگیرید. به شرطی که بتوانید خودخواهی را کنار گذاشته و نظر متخصص را پذیرا باشید.

دعواهای پنهان
دعواهای پنهان که در علم روانشناسی از جمله عمده‌ترین دعواها و مشاجرات بین زن و شوهرها شناخته می‌شوند، به مشاجراتی اطلاق می‌شود که در ظاهر در باره یک موضوع کوچک و پیش پا افتاده است اما در باطن، مربوط به موضوع مهمی است که یکی از طرفین یا هردو نمی‌توانند در باره آن گفتگوی روشن و منطقی داشته باشند! وقتی به همسرمان زور می‌گوییم، در برخی زمینه‌ها او را نادیده می‌گیریم، او را درک نمی‌کنیم و به میل و خواسته او توجه نداریم، وقتی نمی‌توانیم از او حمایت کنیم و در خوشی و ناخوشی او را همراهی کنیم، احتمالا دعواهای پنهان در زندگی مان افزایش می‌یابند. متاسفانه برخی از افراد روش‌های حل مسئله، ابراز وجود و گفتگوی متقابل را بلد نیستند و ترجیح می‌دهند همه چیز را در خود دفن کنند و همین عمل باعث بروز دعواهای پنهان بیشتر و بیشتر می‌شود. این روش‌ها را از متخصصان یاد بگیرید و اجازه ندهید دعواهای پنهان در زندگی‌تان، شادی و رضایت را از شما بگیرد.

مشاجرات بر سر مسائل مالی، شغلی و حرفه ای
عادلانه نیست که با کسی ازدواج کنیم و بعد از ازدواج، از او بخواهیم از شغل و حرفه خود دست بردارد یا حرفه دیگری را جایگزین کند. همچنین زمانی که با آگاهی از میزان درآمد و امکانات مالی شخصی با او ازدواج کرده‌ایم درست نیست که در زندگی او را تحت فشار بگذاریم تا پول بیشتری بدست بیاورد. مسائل مالی و حرفه‌ای، باید از همان ابتدای زندگی روشن شوند و دختر و پسر مفصلا در باره آن گفتگو کنند و اگر شرط یا قراری دارند از همان ابتدا در جلوی خانواده‌ها یا بصورت مکتوب تعیین کنند. متاسفانه چنین مواردی هرگز از ذهن همسر ما پاک نمی‌شود و منجر به مشاجرات شدید یا دعواهای پنهان آسیب زننده شده و سرانجام به کدورت و سردی بین زن و شوهر خواهد انجامید. پس اگر از کار و حرفه همسرمان، از کار کردن او، یا از میزان درآمد او دل خوشی نداریم باید از همان ابتدا با او گفتگو کنیم. اگر این گفتگو از همان ابتدا و قبل از عقد ازدواج انجام نشده باشد، جوانمردانه ومنطقی نیست که بعدا بخواهیم با بهانه گیری یا مشاجره به زن یا شوهر خود فشار بیاوریم و خدای ناکرده با تولید انزجار، راه جدایی و متارکه را بگشاییم.

دعوا بر سر مسائل ظاهری، لباس، نوع پوشش و …
این مورد هم از جمله مواردی است که گاه بین زن و شوهرها، دستخوش خودخواهی یکی از طرفین می‌شود. در واقع این مشکل از این ذهنیت غلط نتیجه می‌شود که یکی از طرفین، گمان می‌کند که وضعیت ظاهری طرف مقابل را بعد از ازدواج به میل خود تغییر داده و تعیین خواهد کرد. در حالی که اگر قبل از ازدواج در باره آن صحبت کند، لااقل طرف مقابل متوجه می‌شود که ظاهر او به هر دلیلی مورد پسند طرف مقابل نیست و می‌تواند فکر کند و ببیند قادر به تغییر آن هست یا نه ؟ و اگر نیست، لااقل تن به چنین ازدواجی ندهد. اگر زن یا شوهر، طرف مقابل خود را یک انسان (و نه یک موجود نادان) تصور می‌کند می‌تواند چنین حقی را نیز برای او قائل شود که خود، ظاهرش را با توجه به موقعیت‌های مختلف تعیین کند و اگر هم طرف مقابل را فردی نادان و ناآگاه تصور می‌کند چه بهتر که از همان اول با او ازدواج نکند. گاهی تغییر ظاهر بصورت یک پیشنهاد یا تذکر نرم مطرح می‌شود. در این صورت طرف مقابل می‌تواند آزادانه در باره آن فکر کند و به تغییر آن اقدام نماید اما اگر با تحکم یا زور یا غیر مودبانه مطرح شود دلخوری و گاه مقابله به مثل‌هایی ایجاد می‌کند که زندگی را تلخ خواهد کرد.

گرچه مشاجرات زن و شوهرها محدود به این چند دسته نیستند اما به نظر من همه آنها را می‌توان در یک عبارت کوتاه خلاصه کرد. «عدم تعادل». اگر حد و اندازه و انصاف در گفتگوها، در روابط، در وضعیت ظاهر و پوشش، در مسائل مالی، در تربیت فرزندان، در برنامه‌ها و هدف‌ها و خلاصه در هر چیزی مراعات شود، مشاجرات بین زن و شوهر‌ها به حداقل خواهد رسید. توجه داشته باشید که با کمترین مشاجره نباید از کوره در رفت بلکه در درجه اول باید به حل مشکل و مسئله ایجاد شده اقدام کنیم.

رکسانا خوشابی کارشناس ارشد مشاوره

آیسان بازدید : 257 1392/05/05 نظرات (0)

همسردارى را بیاموزید


امروزه شرايط زندگى مشترك ، گونه جديدى از روابط زناشويى را بوجود آورده است و سنت و مدرنيته در كنار هم راهى نو باز كرده اند. ما نكاتى از آن را برايتان بازگو مى كنيم:

   

1 - همسرتان را به عنوان یك مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.

2 - همسر خود را به چشم یك شی‌ء مسؤول ننگرید. بلكه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.

3 - جنبه یا بخش‌هایی از شخصیت شوهرتان را كه باعث تمایز او از سایرین می‌شود مورد توجه و تحسین قرار دهید.  

4 - برای این كه همسرتان با شما روراست باشد سعی كنید او را درك كرده و برای افكار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرف‌ها و گفته‌های او مطابق میل شما نیست از خود واكنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی‌اعتمادی در زندگی خود می‌كارید.

5 - وقتی همسرتان با شما درد دل می‌كند و راز دلش را با شما در میان می‌گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید كه اسرار درونش ناخوشایند و بی‌رحمانه است‌.  

6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نكنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می‌شود كه شوهرتان از شما فاصله بگیرد.  

7 - او را به درك نكردن‌، عدم صمیمیت و بی‌احساس بودن متهم نكنید. زیرا او درك كردن‌، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می‌دهد.

8 - نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی‌افتد مگر این كه همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال كرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگی‌تان دریابید و در نهایت جوابی را كه شوهرتان می‌دهد بدون انتقاد و جبهه‌گیری بپذیرید.

9 - زمانی كه همسرتان با شما صحبت می‌كند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته‌های او عدم علاقة شما را نشان می‌دهد.

10 - هیچ وقت از كارهایی كه همسرتان برای جلب محبت شما انجام می‌دهد انتقاد نكنید برای مثال وقتی او به شما محبت می‌كند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوة خود ابراز محبت می‌كند.

11 - او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلكه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج‌تان‌، هدیه‌ای به او می‌دهید سعی كنید از قبل در مورد هدیة مورد علاقه‌اش اطلاعاتی به دست آورید.

12 - از همسر خود انتظار نداشته باشید كه با تمامی طرح‌ها و ایده‌ها و افكار شما موافق باشد و آنها را تحسین كند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید كه نظرش را هر چند كه برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید.

13 - اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نكته را زمانی كه وی عصبانی است بیشتر مراعات كنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می‌شود.

14 - برای همسر خود نقش یك زن حساس و شكننده را بازی نكنید. زیرا این حالت شما باعث می‌شود كه همسرتان فكر كند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش‌تان می‌شود. بنابراین سعی می‌كند كه ارتباط كلامی كمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می‌گردد.

15 - سعی كنید كه در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یك زن و همسر حفظ كنید. زنی كه توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می‌زند. زیرا این مسئله باعث می‌شود كه وی خود را بخشنده‌تر و دوست داشتنی‌تر از شوهرش ببیند و فكر كند كه همسرش بی‌نهایت خودخواه و ناسپاس است‌. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند كه هویت مستقل و قوی خود را حفظ كند.

16 - اگر احساس می‌كنید كه در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید كه او را وادارید تا در این زمینه به شما كمك كند كه از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می‌كنید. این مسئله مشكل شماست شخصاً روی آن كار كنید و در صورت لزوم از یك روان‌شناس كمك بخواهید.

17 - زمانی كه همسرتان از فشار عصبی رنج می‌برد سعی نكنید از لحاظ احساسی به او نزدیك شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیك شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی‌تر كرده و از خود دور می‌كنید. زمانی كه استرس او كم شود به حالت عادی خودش بر می‌گردد.

18 - در زندگی زناشویی خویش سعی كنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی كه مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترك را فقط بر عهده شوهرش می‌گذارد یك همسر آزرده و افسرده به بار می‌آورد.  

19 - او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نكنید. زیرا وی اعتقاد دارد كه شریك زندگی‌اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می‌كنید كه در موردش صدق نمی‌كند و این مسئله موجب كدورت در روابط می‌شود.  

20 - وقتی شما در می‌یابید كه در ایجاد مشكلات زندگی خود سهم داشته‌اید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگی‌تان شكوفا می‌شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می‌پذیرد و با كمك شما درصدد رفع مشكل بر می‌آید.
آیسان بازدید : 213 1392/05/05 نظرات (0)

چطور بعد از یک دعوا دوباره آشتی کنیم؟


با وجود اینکه ما یکدیگر را دوست داریم اما باز هم شرایطی پیش می‌آید که نمی‌توانیم جلوی دعوا و نزاع را بگیریم حتی با عزیزانمان ..

  

با وجود اینکه ما یکدیگر را دوست داریم اما باز هم شرایطی پیش می‌آید که نمی‌توانیم جلوی دعوا و نزاع را بگیریم و با یکدیگر دعوا نکنیم حتی با افرادی که آنها را خیلی دوست داریم و برایمان خیلی عزیز هستند، و ناگزیر به دعوا روی می‌آوریم. بالاخره روزهایی پیش می‌آید که نه فقط با همسرمان بلکه با عزیزترین و یا بهترین دوست و یا همکار مان نزاعی می‌کنیم و همه این مسائل باعث می‌شود که شاید ما چند روز از این افراد دوری کنیم. دعواها و نزاع‌ها یک جنبه‌ی مهم دیگر هم دارد و آن این است که، این دعوا و نزاع‌ها، انسان را می‌سازد فقط به شرط این که از این دعواها درس یاد بگیریم و دوباره این اعمال را تکرار نکنیم و اگر دوباره با هم چین با مشکلی روبرو شدیم بدانیم چگونه بدون اینکه دعوایی داشته باشیم مسئله را با گفتگو حل کنیم!

 برای اولین مرحله این موضوع یعنی دعوا را از دو جنبه مورد بررسی قرار می‌دهیم:

مسلما اگر در زمان بحث، دعوا شدت و تندی زیادی نداشته باشد و به آرامی دعوا کنیم و صبر بیشتری به خرج دهیم. آشتی کردن و برقراری دوباره ارتباط راهی ساده‌تر خواهد بود. اما در جنبه‌ی دوم اگر دعوا شدت بیشتری داشته باشد و به یکدیگر ناسزا بگویم و یا در حین دعوای حتی یکدیگر را بزنیم، این رابطه را به سختی می‌توانیم برقرار کنیم و یا حتی زمانی که این رابطه برقرار شد، دیگر آن صمیمت سابق را ندارد و مثل چینی ترک خورده‌ای می‌باشد که با یک ضربه کوچک برای همیشه می‌شکند و فنا می‌شود... همیشه این موضوع را به هنگام دعوا بخاطر داشته باشید تا حدی جلو بروید که جایی برای بازگشت داشته باشید و به قول ما ایرانی‌ها همه‌ی پل‌های پشت سر خود را خراب نکنید که دیگر راهی برای بازگشت نداشته باشید.

اگر هر کسی نقش خود را به درستی انجام دهد و مسئول کارهایی که انجام می‌دهد باشد ، در اینصورت کشش انسان‌ها به یکدیگر بیشتر می‌شود و در وحله‌ی اول از دعوا باید جلوگیری کرد و هر کس نقش خود را ایفا کند تا تقصیر و اشتباه خود را به گردن دیگری نیندازیم، چون معمولا همه‌ی ما ،انسان‌ها از اینکه اشتباه خود را بپذیریم واهمه داریم و عادت کرده‌ایم که فرار کنیم و چه طور و چگونه باید فرار کرد؟ راهش را این گونه ارزیابی می‌کنیم که باید آن را به گردن دیگری بیاندازیم.

اولین گام برای آشتی کردن این است که بپذیریم همه‌ی انسان‌ها نظرات مختلفی نسبت به یکدیگر دارند و مسلما ما و شخصی که با او نزاع داشته‌ایم نیز دارای ایده‌ها و عقاید متفاوتی هستیم و اولین گام این است که این موضوع را بپذیریم و نظرات یکدیگر را حتی متفاوت قبول کنیم و برای صحبت‌های یکدیگر ارزش قائل شویم. و مهم تر‌از اینکه بعد از دعوا به دنبال انتقام جویی نباشیم وبه دنبال این نباشیم که بعد از دعوا با صحبت‌های و یا رفتارمان دیگری را تحقیر کنیم و یا اینکه قصد آزار او را داشته باشیم به جای این کارها به تفاهم برسید و با یکدیگر سازش کنید. حالا چند دلیل را با هم بررسی می‌کنیم تا به جوابی برسیم تا بتوانیم از این ماجراها جلوگیری کنیم:

 1. دلایل دعوا و نزاع:

 از خودتان علت اصلی دعوا را بپرسید. گاهی وقت‌ها دلایل دعوا‌های خیلی ساده است اما به دلیل صبر و تامل زیاد بر روی این مسائل تبدیل به مشکلاتی عمیق می‌شوند. و به نظر غیر قابل حل می‌شوند. برای همین باید زمانی که به این مشکلات ساده برمی‌خوریم تازه اول آن است و به جاهای بقرنج نرسیده است آنها را حل کنیم اما چطوری حلشان کنیم؟ با گفتگو، اما گفتگویی بدون هیچ گونه دعوای و قصد و نیت انتقام گرفتن و یا تحقیر طرف مقابل پس با چه نیتی؟ فقط با امید اینکه بتوانیم آن را حل کنیم و به روابط سابق خود با خوبی و خوشی ادامه دهیم.

 2. اعتماد و اطمینان به یکدیگر:

آشتی کردن با دیگری، هرگز به این معنا نیست که دیگری شکست خورده است و یا اینکه نظر او کاملا اشتباه بوده است و این شما بوده‌اید که حرف درست را زده‌اید و حق داشته‌اید. و هنگامی که قانع شدید که رابطه را ادامه بدهید باید بدانید که او (طرف مقابل‌تان) را همان جوری که هست قبول کنید تا هنگامی که دوباره همچین موضوعی پیش آمد کرد، دیگر ناراحت نشوید و بدانید که رفتار او همیشه بدین سبک است. و نکته‌ی دیگر این که همیشه و در رابطه‌ی با هر موضوعی حق با شما نیست. ارتباط با دیگران و افرادی که آنها را دارید مسلما همیشه مهم‌تر ازآن هستند که در روابط خود به دنبال مقصر بگردید. زیرا اشخاصی که این تیپی هستند، بعد از اینکه مقصر را پیدا کردند مدام عادت دارند به او بگویند که تو اشتباه کردی، تو این کار را انجام دادی و از این مدل صحبت‌ها و خودشان باعث قطع رابطه شان می‌شوند. و برای بازگشت، و آشتی و مصالحه کردن باید قبول کنیم که یکدیگر را همان طوری که هستیم بپذیریم و هیچ یک از دیگری برتر نیست.

 3. از لحاظ روحی خود را برای آشتی آماده کنید و بعد پیش بروید:

اگر احساس می‌کنید که حتی یک درصد برای مصالحه و سازش آمادگی ندارید به هیچ وجه پیش نروید زیرا ممکن است که صحبتی شود و شما کنترل خود را از دست دهید و اوضاع از اینکه هست بدتر شود برای همین گفته می‌شود که از لحاظ روحی آمادگی کامل داشته باشید و بعد جلو بروید. شما از خود گذشتگی کنید و علی رغم تمامی هیجانات منفی خود که به نوعی شما را از این کار منع می‌کند اما باز هم به سمت طرف مقابل خود بروید، و رابطه را ادامه دهید. این کار شما باعث می‌شود که او از کرده‌ی خود پشیمان شود و ارزش شما را بهتر درک کند. در دعواها به تنهایی پیش نروید و قضاوت پیش از موعد نداشته باشید و مانند نوجوانان پرخاش جو و یکه تاز نباشید. شما باید یک فرقی با نوجوانان داشته باشید.

4. اثر کلمه‌هایی که در روابط استفاده می‌کنید نقش بسزایی دارد:

صحبت کردن خوب است و اینکه کسی قادر باشد به وسیله صحبت کردن رابطه برقرار کند اما باید در صحبت‌های خود دقت کنید و بدانید که چه کلمه‌ای را در کجا به کار ببرید!! راههای زیادی برای برقراری رابطه وجود دارد مثلا: کارهای را که با استفاده از اجزای صورت خود انجام می‌دهید و یا کارهای که با استفاده از اجزای بدنتان و ژست‌های مختلفی که از خود در می‌آورید انجام دهید. برای مثال با رئیس یا دوستتان دعوایی دارید ولی به دلیل احترام زیادی که برای او قائل هستید و یا مقام بالایی که آن شخص دارد نمی‌خواهید با او وارد بحث و جدل شوید برای همین هنگامی که او بر می‌گردد و در واقع شما از دید او خارج هستید و قادر به دیدن شما نیست، برای او شکلک درمی‌آورید، او این حرکت شما را نمی‌بیند و حتی روحش نیز از این کار شما خبر ندارد ولی شما به نوعی با این کار خود که برای او شکلک درآورده‌اید و یا به او دهن کجی کرده‌اید و یا هر کار دیگری که با اجزای صورت و یا بدنتان انجام می‌دهید باعث می‌شود که از درون احساس خوبی داشته باشید و نیز از همه مهم‌تر این احساس را دارید که با این کار خود را از درون ارضاء کرده‌اید.

5. نوع آخر مخصوص دعواهای همسران است، زن و شوهر‌هایی که با یکدیگر و در زیر یک سقف با هم زندگی می‌کنند:

همسران با یکدیگر دعوا و نزاع دارند اما دوباره در این جا متذکر می‌شویم هنگامی که می‌بینید کار و دعوا دارد بالا می‌گیرد و به قول ما ایرانی‌ها: "کار دارد به جاهای باریک کشیده می‌شود" خود را کنار بکشید و اجازه ندهید دعوا بالاتر رود و در همان جا به بحث تان ایست بدهید کار فوق‌العاده سخت و مشکلی است اما خشم خود را پنهان کنید و اجازه ندهید که همسرتان متوجه شود شما هنوز ناراحت و عصبانی هستید تا او هم مصمم شود و دعوا و نزاع را به پایان برسانید. هنگامی که گفتگویتان به دعوا رسید این نکته را به یاد داشته باشید که ادامه‌ی این گفتگو فایده‌ای ندارد و هر لحظه موقعیت و حریم‌های که در زندگی مشترک بین همسران وجود دارد را به مخاطره می‌اندازد. به همسر خود نشان دهید علی رغم تمام اشتباهاتی که ممکن است انجام دهد باز هم او را دوست دارید. این روشی است برای اینکه به او بگویم که واقعا قصد آشتی کردن داریم.

آیسان بازدید : 230 1392/05/05 نظرات (0)
قهر وآشتي زير يك سقف
وقتي 2 نفر از 2 جنس متفاوت و با 2 فرهنگ متفاوت زير يك سقف مي‌روند و زندگي مشترك‌شان را شروع مي‌كنند، حتما اختلاف‌نظر‌هايي پيدا مي‌كنند. اين اختلاف‌نظر‌ها گاه به صورت مشاجره و دعوا ظاهر مي‌شود. دعوا و جر و بحث در زندگي زناشويي اجتناب‌ناپذير است، اما دليل و چگونگي آن و نتيجه‌اي كه از آن حاصل مي‌شود اهميت دارد. گاهي ممكن است با يك بحث، افراد به اشتباه خود پي ببرند يا بيشتر از همسر خود دور شوند. گاهي زندگي زناشويي دستخوش دعواهاي پي‌درپي زن و شوهر مي‌شود و شيريني خود را از دست مي‌دهد. ندانستن اين‌كه چگونه با همسر خود آشتي كنيم نيز باعث مي‌شود كه قهر‌هاي ما طولاني شود و اين وقفه در ارتباط، به زندگي زناشويي لطمه وارد كند. براي اين‌كه زندگي‌مان پر از اين دعوا‌ها نشود، بايد به برخي نكات دقت كنيم و از بعضي مسائل آگاه شويم.

دعوا آفت زندگي زناشويي

 بعضي دعواها براي زندگي زناشويي ايجاد خطر مي‌كند و روابط زن و شوهر را تحت تاثير خود قرار مي‌دهد. به عنوان مثال، بعضي دعواها عادت مي‌شوند. گاهي زن و شوهر‌ها شرطي مي‌شوند و سر مسائل خاصي هميشه دعوايي كنند. اين زن و شوهر‌ها عادت نكرده‌اند كه مشكلات خود را حل كنند، بلكه فقط دعوا كردن را ياد گرفته‌اند. شايد از زبان خيلي‌ها شنيده‌ايد كه دعواي ما هميشه سر پول است يا دعواي ما هميشه سر خانواده همسرم است. ما بايد ياد بگيريم كه مشكلاتمان را همان ابتداي زندگي حل كنيم، نه اين‌كه هميشه سر يك موضوع با هم دعوا كنيم.

بعضي دعواها به بهانه‌هاي واهي و كوچك‌ اتفاق مي‌افتند. برخي افراد در زندگي يا در مقاطعي از آن، بهانه‌جو مي‌شوند يا به دليلي كه نمي‌توانند آن را بيان كنند، بهانه‌هاي ديگر مي‌گيرند و دعوا راه مي‌اندازند. اين افراد باعث مي‌شوند همسرشان به شدت عصبي و سردرگم شود و او را به عنوان انساني غيرمنطقي و بهانه‌جو بشناسد. اين دعواها يكي از مضرترين دعواهاست و به رابطه زناشويي لطمه وارد مي‌كند.

دعواهايي كه به دليل سوءتفاهم است، معمولا به خاطر عجول بودن افراد و زود قضاوت كردن آنها رخ مي‌دهد؛ به طوري كه بعد از يك اتفاق يا يك گفتگو، فرد منظور همسرش را اشتباه مي‌فهمد و پيش خود قضاوت نادرستي انجام مي‌دهد و اين مساله باعث دعوا بين آنها مي‌شود.

در بعضي دعواها حرف اتفاقات گذشته پيش كشيده مي‌شود. افراد به هر دليلي با هم جر و بحث مي‌كنند و ماجراهاي گذشته را پيش مي‌كشند تا طرف مقابل را بيشتر مقصر جلوه دهند. آنها نمي‌دانند كه با اين كار به رابطه زناشويي خود لطمه بزرگي مي‌زنند. آنها شخصيت طرف مقابل را هدف قرار مي‌دهند و اگر همسرشان هم اشتباهاتش را تكرار كند، ممكن است دعوايشان طولاني و خسارات آن جبران‌ناپذير شود.

گاهي همسران بر سر مسائلي كه همسرشان در آنها مقصر نيست، دعوا مي‌كنند؛ مثل دعواهايي كه بر سر خانواده‌ها پيش مي‌آيد. وقتي كسي از همسرش گله‌مند است كه چرا مادرت يا هر كس ديگري اين حرف را زد، يادش رفته است كه همسر او يك انسان مستقل است و مسوول حرف‌ها و اعمال ديگران نيست.

دعوا نه، حل مشكل آري

براي اين‌كه از انواع دعواها دوري كنيد، يادتان باشد كه براي اين‌كه به توافق برسيد و مشكلي را حل كنيد دعوا مي‌كنيد. البته بايد آنقدر روي خود كنترل داشته باشيد كه اين دعوا‌ها را به گفتگو‌هاي دوستانه تبديل كنيد، نه جر و بحث‌هاي با عصبانيت. هيچ وقت در ميان دعوا به همديگر توهين نكنيد، چون اين توهين‌ها ممكن است از ياد طرفين نرود. هيچ‌گاه كارهايي مثل جبران‌ناپذيري مثل كتك زدن، شكستن اشيا يا داد و بيداد را مرتكب نشويد، چرا كه اين اعمال توجيه‌ناپذير و غيرقابل جبرانند. زندگي را به ميدان جنگ تبديل نكنيد و به هر قيمتي دنبال پيروز شدن نباشيد. فراموش نكنيد كه در مقابل شما همسرتان قرار دارد؛ كسي كه شما عاشق او هستيد. نگذاريد اين عشق تحت‌شعاع مسائل فرعي قرار گيرد و رفته‌رفته از بين برود. اگر قبل، در طول و حتي بعد از دعوا متوجه شديد كه اشتباه از شماست، حتما اشتباه خود را بپذيريد. عذرخواهي كنيد و به دنبال جبران آن باشيد. با انكار اشتباه خود تنها كار را مشكل‌تر مي‌كنيد و دعوا را شديدتر.

اگر همسرتان اشتباهي مرتكب شده است، با ملايمت برخورد كنيد و بدون اين‌كه او را متوجه اشتباهش كنيد، به سراغ مجازات نرويد. اختلاف‌نظر‌ها و اشتباهاتي كه سهوا رخ مي‌دهند. قابل تذكر و گذشت‌اند. پس شما نيز سختگير نباشيد و همسرتان را راحت ببخشيد.

فكر كنيد براي چه در حال دعوا كردن با همسرتان هستيد. آيا دليلي منطقي داريد يا سر مساله‌اي پيش پا افتاده اوقات خود را تلخ كرده‌ايد. با كمي فكر و صبر كردن، شايد مشكلتان با يك گفتگوي كوتاه حل شود، اما بدون فكر و صبر شايد دعوايي طولاني با همسر خود پيش رو داشته باشيد. قبل از مواخذه، منظور همسرتان را از حرف يا عملي كه انجام داده بپرسيد؛ شايد دچار سوء‌تفاهم شده باشيد. مسائل كوچك زندگي، وقتي روي هم جمع مي‌شوند باعث از كوره در رفتن يكي از دو طرف مي‌شوند، پس مسائل‌تان را هرچند كوچك، حل نشده باقي نگذاريد و اجازه ندهيد چيزي روي دلتان سنگيني كند. در ميان دعوا به هيچ وجه به گذشته برنگرديد و مسائل گذشته را پيش نكشيد تا از بحث خود بهترين نتيجه را بگيريد و مشكل را حل كنيد.

گاهي افراد به دليل مشكلاتي كه در محل كار يا با كس ديگري غير از همسرشان دارند، با او دعوا مي‌كنند و بهانه مي‌گيرند. اگر عصبي يا ناراحتيد، مي‌توانيد مشكل خود را به همسرتان بگوييد و از او كمك بخواهيد. مي‌توانيد به او بگوييد كه در حال حاضر عصبي هستيد و احتياج به استراحت داريد. شما حق نداريد كه همسرتان را در مورد هر اتفاقي هدف قرار دهيد و با او دعوا كنيد.

مسائلي را كه گفته شد، به خاطر بسپاريد و هنگام عصبانيت به آنها فكر كنيد تا با دعواهاي بي‌مورد و اشتباه به زندگي‌تان آسيب نرسانيد.

اگر با همسرتان قهر كرديد، مراقب باشيد كه مدت قهرتان طولاني نشود؛ چون هر دوي شما خسته مي‌شويد و انگيزه‌تان براي آشتي كردن كم مي‌شود. كينه‌اي نباشيد و سعي كنيد اشتباهات همسرتان را فراموش كنيد. براي آشتي كردن تعلل نكنيد. اگر اشتباه از شما بوده، عذرخواهي كنيد و اگر همسرتان اشتباه كرده او را ببخشيد و هرچه سريع‌تر آشتي كنيد. غرور در زندگي زناشويي با عشق ميان همسران بي‌معني است. خودتان مشكل را حل كنيد نه واسطه‌ها، چون هيچ كس به اندازه خودتان از زندگي شما شناخت ندارد و معمولا ورود واسطه‌ها كار را بدتر مي‌كند. يادتان باشد به‌هيچ‌وجه خانه خود را ترك نكنيد و همسرتان را تنها نگذاريد. در عصبانيت، حرف طلاق و جدايي به ميان نياوريد. چه بسا زندگي‌هايي كه از سر لجبازي و تصميم‌هاي هنگام عصبانيت، به جدايي ختم شده‌اند. شما انسان بالغ و عاقلي هستيد. اگر اين را قبول داريد، پس بايد بتوانيد با گفتگو و ملايمت مشكلات خود را حل كنيد، شخصيت همسر خود را بشناسيد و بر اساس شخصيت او رفتار كنيد. مثلا اگر هنگام عصبانيت با يك ليوان آب آرام مي‌شود يا مي‌خواهد تنها باشد تا عصبانيتش بخوابد، شرايط را برايش فراهم كنيد. بلافاصله جواب او را ندهيد تا دعوا راه نيفتد و به قهر منجر نشود. اگر همسرتان با شما قهر كرد، درصدد انتقام بر نياييد و قهر نكنيد. سعي كنيد همسرتان را نيز از لاك قهر درآوريد و به حل مشكل بپردازيد.

زندگي آنقدر كوتاه است و ما در دنيا آنقدر تنهاييم كه اگر كمي فكر كنيم، لحظه‌اي بودن با همسرمان را كه عاشقانه او را دوست داريم، از دست نخواهيم داد و عمر گرانبهاي خود و همسرمان را با قهر‌ها و جر و بحث‌هاي كودكانه تلف نمي‌كنيم.

آیسان بازدید : 225 1392/05/05 نظرات (0)

چگونه با همسرم آشتی کنم



یکی از مسائلی که در هر ارتباطی ایجاد می شود ،موضوع رنجش از طرف مقابل است.حال وقتی این ارتباط از صمیمیت بیشتری برخوردار باشد ، به دلیل زیادتر بودن ارتباطات و همچنین توقعی که افراد از هم دارند بخاطر علاقه ای که در درونشان احساس می کنند،احتمال رنجش بیشتر می شود و چگونگی حل آن نیز از اهمیت بیشتری برخوردار است.

چگونه رنجش های خود را با همسرتان در میان بگذارید؟

در زندگی زناشویی، دلخوری، شکایات و مشاجره ها فراوان است. هر گفتگویی شیوه ای دارد که اگر به ریز نکاتش توجه شود، پایان خوش خواهد داشت. راه های گله گذاری و طرح شکایات به این گونه است:

 

۱- قبل از صحبت کردن سعی کنید خود را به جای همسر خود بگذارید، با این حال بهتر به مشکلات او پی می برید.

 

۲- قبل از صحبت و هماهنگی با همسر، هیچ وقت موضوع را با دیگران مطرح نکنید چون ممکن است گفته هایتان را به او تحویل دهند و او را علیه شما بشورانند.

 

۳- در ابتدای صحبت، تاکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش ها فقط رفع سوء تفاهم است.

 

۴- سعی کنید از نکات مثبت و کارهای پسندیده او ذکری به میان آورید.

 

۵- تاکید کنید که ممکن است مقصر ماجرا خودتان باشید و اگر قصوری دارید، آن را به زبان آورید و از همسر خود پوزش بخواهید، او هم آماده عذرخواهی خواهد شد.

 

۶- حرف هایتان را با زخم زبان و کنایه و تحقیر بیان نکنید به فرموده امام علی علیه السلام بسا سخنی، زخمی عمیق وارد می آورد.

 

۷- هیچ وقت همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید او را با خودش یعنی خطایش را با رفتار خوب خودش مقایسه کنید.

 

۸- از یک دندگی و لجبازی بپرهیزید. مجادله بی حاصل نکنید.

 

۹- دلخوری ها و رنجش های کوچک، گذشته های دور را یادآوری نکنید و او را وادار نکنید که به گناهش اعتراف کند و عذرخواهی نماید.

 

۱۰- هنگام بحث و گفتگو به همسرتان هم اجازه صحبت کردن و اظهار نظر بدهید، تا او هم تخلیه روانی شود و به آرامش برسد.

 

۱۱- به هر شکل می توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید. (با شاخه گلی یا پختن کیک و...) همیشه به یاد داشته باشید که آشتی های اجباری که در آن هیچ یک از طرفین تغییری در خود نمی دهند، بنیایی سست دارد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 423
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 96
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 162
  • آی پی دیروز : 36
  • بازدید امروز : 245
  • باردید دیروز : 117
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 245
  • بازدید ماه : 1,586
  • بازدید سال : 39,158
  • بازدید کلی : 381,504